[اسم]

literature

/ˈlɪt̬.ə.rə.tʃər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ادبیات

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادب ادبیات ادبیات
مترادف و متضاد literary texts writings written works
  • 1.French literature
    1. ادبیات فرانسه
works of literature
آثار ادبی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان