Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ادبیات
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
literature
/ˈlɪt̬.ə.rə.tʃər/
غیرقابل شمارش
1
ادبیات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ادب
ادبیات
ادبیات
مترادف و متضاد
literary texts
writings
written works
1.French literature
1. ادبیات فرانسه
works of literature
آثار ادبی
تصاویر
کلمات نزدیک
literati
literate
literary criticism
literary
literally
lithe
lithium
lithograph
lithography
lithuania
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان