[عبارت]

live hand to mouth

/lɪv hænd tu maʊθ/

1 با درآمد بخور و نمیر زندگی کردن با دستمزد (روزانه) کم زندگی کردن

informal
  • 1.Since I only have a temporary job, I have to live hand to mouth.
    1. چون من فقط یک کار موقتی دارم، باید با درآمد بخور و نمیر زندگی کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان