Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از سیستم خارج شدن (کامپیوتر)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to log off
/lɔg ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: logged off]
[گذشته: logged off]
[گذشته کامل: logged off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از سیستم خارج شدن (کامپیوتر)
مترادف و متضاد
log out
1.Before leaving, remember to log off.
1. قبل از رفتن، یادت باشد از سیستم خارج شوی.
2.Log off before switching the computer off.
2. قبل از خاموش کردن کامپیوتر، از سیستم خارج شوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
log into a bank account
log in
log cabin
log
lofty
log on
log out
loganberry
logarithm
logbook
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان