[فعل]

to look down on

/lʊk daʊn ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: looked down on] [گذشته: looked down on] [گذشته کامل: looked down on]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با تحقیر (به کسی) نگریستن (کسی را) پست و حقیر دانستن

  • 1.I always felt she looked down on me because I wasn't as rich as she was.
    1. همیشه حس می‌کردم که او مرا با تحقیر نگاه می‌کرد، زیرا من به‌اندازه او ثروتمند نبودم.
  • 2.She looks down on people who haven't been to college.
    2. او به افرادی که دانشکده نرفته‌اند با تحقیر می‌نگرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان