[اسم]

the Lord

/lɔrd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خداوند

  • 1.Give thanks to the Lord.
    1. خداوند را شکر کن.

2 عیسی مسیح

3 لرد ارباب (Lord)

Lord Fraser
لرد "فریژر"
[اسم]

lord

/lɔːrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لرد ارباب

معادل ها در دیکشنری فارسی: ارباب مخدوم آقا
  • 1.She's married to a lord.
    1. او با یک لرد ازدواج کرده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان