Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کالا
2 . بسیار
3 . قطعه زمین
4 . قرعه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lot
/lɑt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کالا
جنس، مجموعه، اقلام
1.Lot 46: six chairs
1. کالای شماره 46: شش صندلی
توضیحاتی در رابطه با اسم lot به معنای کالا و جنس
اسم lot در این مفهوم اشاره دارد به یک یا چندین قلم جنس که در یک مصادره برای فروش گذاشته میشود. مثال:
"Lot 46: six chairs" (کالای شماره 46: شش صندلی)
2
بسیار
خیلی، زیاد
1.lots of people
1. بسیاری از افراد [خیلی از مردم]
2.to spend a lot of money
2. خیلی پول خرج کردن
3
قطعه زمین
1.We’re going to build a house on this lot.
1. قصد داریم روی این قطعه زمین، خانهای بسازیم.
4
قرعه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قرعه
تصاویر
کلمات نزدیک
lost-and-found
lost property office
lost cause
lost
loss of memory
lothario
lotion
lots
lots of
lottery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان