[فعل]

to lure

/lʊr/
فعل گذرا
[گذشته: lured] [گذشته: lured] [گذشته کامل: lured]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جذب کردن

مترادف و متضاد entice
  • 1.She was lured into the job by the offer of a high salary.
    1. او با پیشنهاد حقوق بالا جذب شغل شد.
  • 2.Supermarket chains try to lure customers with price discounts.
    2. سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای سعی می‌کنند مشتری‌ها را با تخفیف دادن جذب کنند.

2 وسوسه کردن فریفتن، اغوا کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: وسوسه کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان