Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کمین کردن
2 . گفتگو در چترومها را خواندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to lurk
/lɜrk/
فعل ناگذر
[گذشته: lurked]
[گذشته: lurked]
[گذشته کامل: lurked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کمین کردن
خف کردن
1.I thought I saw someone lurking behind the trees.
1. فکر کردم کسی را دیدم که پشت آن درختان کمین کردهاست [فکر کردم کسی پشت آن درختان کمین کردهاست].
2
گفتگو در چترومها را خواندن
در تالار گفتگو بدون عضو بودن (مخفیانه) نظر خواندن
تصاویر
کلمات نزدیک
lurid
lure
lurcher
lurch
lupin
lurve
luscious
lush
lush green countryside
lust
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان