[عبارت]

make an enquiry

/meɪk ən ɪnˈkwaɪri/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تحقیق کردن بازرسی کردن، بررسی کردن

  • 1.The police are making inquiries to discover the cause of the accident.
    1. پلیس دارد تحقیق می‌کند تا علت حادثه را کشف کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان