[اسم]

malaria

/məˈleriə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مالاریا

معادل ها در دیکشنری فارسی: تب نوبه مالاریا
  • 1.An increasing number of malaria cases are reported each year.
    1. تعداد روبه‌افزایش موردهای ابتلا به مالاریا هر ساله گزارش می‌شود.
  • 2.Malaria is transmitted by mosquitoes.
    2. مالاریا توسط پشه منتقل می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان