[اسم]

memo

(memorandum)
/ˈmɛˌmoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یادداشت صورت جلسه، نامه (غیر رسمی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: یادداشت
  • 1.I sent you a memo about the meeting on Friday.
    1. یک یادداشت درباره جلسه روز جمعه برایت فرستادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان