Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یادبود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
memorial
/məˈmɔriəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یادبود
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یادواره
یادمان
یادبود
1.The statue is a memorial to all the soldiers who died in the war.
1. این مجسمه، یادبودی برای همهی سربازانی است که در آن جنگ کشته شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
memorandum
memorable
memorabilia
memoirs
memoir
memorial ceremony
memorial service
memorialize
memories come flooding back
memorise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان