[قید]

mildly

/ˈmaɪldli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کمی اندکی

مترادف و متضاد slightly
  • 1.Those figures are mildly encouraging, but we need faster progress.
    1. این آمار کمی امیدوارکننده هستند، اما ما به پیشرفت سریع‌تری نیاز داریم.
mildly surprised/irritated/interested
کمی شگفت‌زده/آزرده‌خاطر/علاقه‌مند

2 با ملایمت با مهربانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: باملایمت
  • 1.‘I didn't mean to upset you,’ he said mildly.
    1. او با ملایمت گفت: «من نمی‌خواستم ناراحتت کنم.»
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان