[اسم]

mileage

/ˈmaɪləʤ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسافت پیموده شده (بر حسب مایل)

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارکرد
  • 1.The car is five years old, but it has very low mileage.
    1. این اتومبیل 5 سال عمر دارد ولی مسافت پیموده شده آن خیلی کم است [مسافت خیلی کمی را پیموده است].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان