Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . حیطه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
milieu
/miːˈljɜː/
قابل شمارش
[جمع: milieus]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حیطه
محیط، پیرامون، اطراف
مترادف و متضاد
background
environment
setting
1.The findings of the report refer to a particular social and cultural milieu.
1. یافته های تحقیق به حیطه فرهنگی و اجتماعی خاصی می پردازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
milestone
milepost
mileage
mile
mildred
militancy
militant
militarism
military
military base
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان