[اسم]

mill

/mɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارخانه تولیدی

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارخانه
مترادف و متضاد factory plant
a cloth mill
کارخانه نساجی
mill workers
کارگران کارخانه

2 آسیاب

معادل ها در دیکشنری فارسی: آسیا آسیاب
[فعل]

to mill

/mɪl/
فعل گذرا
[گذشته: milled] [گذشته: milled] [گذشته کامل: milled]

3 آسیاب کردن آرد کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: آرد کردن آسیاب کردن آسیا کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان