Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آماده مبارزه شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to mobilize
/ˈmoʊbəlaɪz/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: mobilized]
[گذشته: mobilized]
[گذشته کامل: mobilized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آماده مبارزه شدن
آمادهسازی کردن، بسیج کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بسیج کردن
1.The military is able to mobilize rapidly.
1. ارتش قادر است به سرعت آماده مبارزه شود.
2.The troops were ordered to mobilize.
2. به گردانها دستور آماده سازی داده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
mobilization
mobility
mobile phone
mobile number
mobile home
moblog
mobster
moccasin
moccasins
mocha
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان