[فعل]

to modulate

/ˈmɔʤjuleɪt/
فعل گذرا
[گذشته: modulated] [گذشته: modulated] [گذشته کامل: modulated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تنظیم کردن میزان کردن، تعدیل کردن، زیر و بم کردن (موسیقی)

specialized
مترادف و متضاد adjust regulate set
  • 1.the state attempts to modulate private business's cash flow.
    1. دولت تلاش می کند جریان نقدی کسب و کار خصوصی را تنظیم کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان