[صفت]

moribund

/ˈmɑːrɪbʌnd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مردنی در حال احتضار، رو به زوال، رو به موت

معادل ها در دیکشنری فارسی: رفتنی مردنی محتضر
مترادف و متضاد dying
  • 1.a moribund company/economy
    1. یک شرکت رو به زوال
  • 2.a moribund patient/tree
    2. بیماری رو به موت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان