[اسم]

mountain bike

/ˈmaʊntən baɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دوچرخه کوهستان

معادل ها در دیکشنری فارسی: دوچرخه کوهستان
  • 1.I will buy a mountain bike in the spring.
    1. در بهار، یک دوچرخه‌ی کوهستان می‌خرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان