[اسم]

movies

/ˈmuviz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سینما

معادل ها در دیکشنری فارسی: سینما
مترادف و متضاد the cinema the pictures the silver screen
to go to the movies
به سینما رفتن
  • They go to the movies almost every Friday.
    آن‌ها تقریباً هر جمعه به سینما می‌روند.
in the movies
در سینما
  • She worked in the movies for more than 60 years.
    او برای بیش از 60 سال در سینما کار کرد.
کاربرد اسم movies
اسم movies به‌طور کلی اشاره دارد به سینما یا فیلم‌هایی که در سینما پخش می‌شوند و یا به صنعت سینما و فیلمسازی. مثال:
".They go to the movies almost every Friday" (آن‌ها تقریباً هر جمعه به سینما می‌روند.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان