Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گوشت گوسفند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
mutton
/ˈmʌtn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوشت گوسفند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوشت گوسفند
1.a meal of mutton and potatoes
1. غذایی با گوشت گوسفند و سیب زمینی
تصاویر
کلمات نزدیک
muttering
mutter
mutt
mutiny
mutinous
mutual
mutual divorce
mutual friend
mutual fund
mutual separation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان