[صفت]

narrow-minded

/ˈnɛroʊ-ˈmaɪndəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more narrow-minded] [حالت عالی: most narrow-minded]

1 کوته‌فکر کوتاه‌نظر

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنگ‌نظر
  • 1.My girlfriend's mother is shockingly narrow-minded.
    1. مادر دوست‌دخترم به‌طرز تعجب‌آوری [به‌شدت] کوته‌فکر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان