[صفت]

negotiable

/nɪˈɡoʊʃiəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more negotiable] [حالت عالی: most negotiable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قابل‌مذاکره اصلاح‌پذیر، انعطاف‌پذیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: قابل بحث قابل مذاکره
مترادف و متضاد non-negotiable
  • 1.The price was not negotiable.
    1. قیمت قابل‌مذاکره [قابل‌تغییر] نبود.
  • 2.The terms of employment are negotiable.
    2. شرایط استخدام قابل‌مذاکره است.

2 انتقال‌پذیر قابل‌انتقال، قابل دادوستد

3 قابل‌عبور قابل‌استفاده

  • 1.The road is only negotiable in the dry season.
    1. این جاده تنها در فصل بی‌باران قابل‌استفاده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان