Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شبکهسازی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
networking
/ˈnetwɜːrkɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شبکهسازی
1.Students find networking essential to finding the right job.
1. دانشآموزان برای پیدا کردن شغل مناسب شبکهسازی را ضروری میدانند.
تصاویر
کلمات نزدیک
network installer
network
nettlerash
nettle
netting
neural
neurolinguistic programming
neurologist
neurology
neuron
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان