Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سرد (هوا)
2 . تند (مزه)
3 . تندوتیز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
nippy
/ˈnɪpi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: nippier]
[حالت عالی: nippiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرد (هوا)
سوزدار
informal
مترادف و متضاد
chilly
1.It’s a bit nippy out there.
1. بیرون کمی هوا سرد است.
2
تند (مزه)
nippy Red Leicester
پنیر "لایسستر قرمز" تند
3
تندوتیز
چالاک، پرسرعت
a nippy little sports car
یک ماشین اسپرت کوچک پرسرعت
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nipple
nipper
nip
ninth
ninety-two
niqaabi
niqab
no
no-go
no-go area
کلمات نزدیک
nipple
nip something in the bud
nip and tuck
nip
ninth grade
nirvana
nit
nit-picking
nitrate
nitrogen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان