[صفت]

nippy

/ˈnɪpi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: nippier] [حالت عالی: nippiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرد (هوا) سوزدار

informal
مترادف و متضاد chilly
  • 1.It’s a bit nippy out there.
    1. بیرون کمی هوا سرد است.

2 تند (مزه)

nippy Red Leicester
پنیر "لایسستر قرمز" تند

3 تندوتیز چالاک، پرسرعت

a nippy little sports car
یک ماشین اسپرت کوچک پرسرعت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان