1 همچنین و نه

  • 1.“I don’t like eggs.” “Nor do I."
    1. «من تخم مرغ دوست ندارم.» «منم همچنین [من هم دوست ندارم].»
  • 2.Neither Tom nor I eat meat.
    2. نه "تام" و نه من، گوشت نمی‌خوریم [نه "تام" گوشت می‌خورد و نه من].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان