[اسم]

northeast

/nɔːrˈθiːst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شمال شرق

  • 1.They live in the northeast.
    1. آنها در شمال شرق زندگی میکنند.
[صفت]

northeast

/nɔːrˈθiːst/
غیرقابل مقایسه

2 شمال شرقی

معادل ها در دیکشنری فارسی: شمال شرقی
  • 1.I don't really know the northeast part of the country.
    1. من واقعا شمال شرقی کشور را نمی شناسم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان