Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جراحی زيبايی بینی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nose job
/ˈnoʊz dʒɑːb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جراحی زيبايی بینی
عمل ترمیمی بینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عمل دماغ
مترادف و متضاد
Rhinoplasty
1.Many celebrities have nose jobs.
1. خیلی از افراد مشهور جراحی زیبایی بینی انجام داده اند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nose
norwegian
norway rat
norway
northwestwardly
nose ring
nosebleed
nosegay
nosey
nosh
کلمات نزدیک
nose cone
nose around
nose
norwegian
norway
nose out
nose ring
nose tackle
nose to tail
nosebag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان