Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با فاصله کمی شکست دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to nose out
/noʊz aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: nosed out]
[گذشته: nosed out]
[گذشته کامل: nosed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
با فاصله کمی شکست دادن
informal
مترادف و متضاد
slightly defeat
1.He nosed him out of the competition.
1. با فاصله کمی او را در مسابقه شکست داد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
nose of wax
nose knows
nose job
nose in the air
nose flute
nose out of joint
nose press
nose ride
nose ring
nose slide
کلمات نزدیک
nose job
nose cone
nose around
nose
norwegian
nose ring
nose tackle
nose to tail
nosebag
noseband
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان