[صفت]

nuclear

/ˈnuː.kliː.ər/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هسته‌ای

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتمی هسته‌ای
  • 1.a nuclear family
    1. خانواده هسته‌ای (خانواده‌ای متشکل از زن و شوهر و فرزندان)
  • 2.a nuclear power plant
    2. نیروگاه هسته‌ای
  • 3.nuclear disarmament
    3. خلع سلاح هسته‌ای
  • 4.nuclear energy
    4. انرژی هسته‌ای
  • 5.the nuclear industry
    5. صنعت هسته‌ای
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان