[عبارت]

on hand

/ɑn hænd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در دسترس در موجودی (انبار)، دم دست

informal
مترادف و متضاد available in one's possession ready
  • 1.We didn't have any supplies on hand and were unable to finish the job.
    1. ما منابع در دسترس نداشتیم و نتوانستیم کار را تمام کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان