Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (کلید دارای حالت) روشن-خاموش
2 . (مدام در حال) قهر-آشتی (رابطه عاشقانه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
on-off
/ˌɑːn ˈɔːf/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(کلید دارای حالت) روشن-خاموش
an on-off switch
کلید روشن-خاموش
2
(مدام در حال) قهر-آشتی (رابطه عاشقانه)
1.She had an on-off relationship with Mikey.
1. او رابطه قهر-آشتی با "میکی" داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
on-board
on-air
on your own
on track
on top of which
on-ramp
on-screen
on-site
on-street
on-the-spot
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان