Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . علنا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
openly
/ˈoʊpənli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
علنا
بیپرده، آشکارا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزادانه
آشکارا
علنا
1.He talks quite openly about his feelings.
1. او کاملا بیپرده درباره احساساتش صحبت میکند.
2.The men in prison would never cry openly.
2. مردان در زندان هیچوقت آشکارا گریه نمیکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
opening night
opening hours
opening ceremony
opening and closing scenes
opening and closing chapters
openly accuse
openness
openwork
opera
opera house
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان