Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شدید
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
out the ass
/ˈaʊt ðɪ ˈæs/
1
شدید
بسیار زیاد
culturally sensitive
informal
1.Sorry, I can't come out tonight, I've got homework out the ass.
1. متاسفم، امشب نمیتوانم بیایم بیرون، تکالیف بسیار زیادی دارم.
2.The company's had financial difficulties out the ass lately.
2. شرکت اخیراً دشواریهای مالی شدیدی داشته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
latch on
be on ass
make an ass of
know ass from a hole in the ground
knock around together
pain in the ass
latch onto
put ass on the line
laugh off
ream ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان