Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فریاد اعتراض
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
outcry
/ˈaʊtkraɪ/
قابل شمارش
[جمع: outcries]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فریاد اعتراض
اعتراض
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هیاهو
نهیب
outcry (at/over/against something)
(فریاد) اعتراض (بهخاطر/برسر چیزی)
1. an outcry over the proposed change
1. فریاد اعتراض بهخاطر تغییر پیشنهادشده
2. The new tax provoked a public outcry.
2. مالیات جدید منجر به اعتراض عمومی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
outcrop
outcome
outclass
outcast
outburst
outdated
outdo
outdoor
outdoors
outer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان