[اسم]

pa

/pɑː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بابا پدر

informal old use
مترادف و متضاد father
  • 1.I used to know your pa.
    1. من بابایت را می‌شناختم.
[اسم]

PA

(personal assistant)
/pi eɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دستیار شخصی

[اسم]

Pa

(Pascal)
/ˈpæskl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پاسکال (یکا)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان