[اسم]

pain in the ass

/pˈeɪn ɪnðɪ ˈæs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آدم آزاردهنده

culturally sensitive informal
  • 1.You know, Jack, you may be my friend, but you can be a real pain in the ass sometimes!
    1. می‌دانی "جک"، تو شاید دوستم باشی، اما گاهی اوقات می‌توانی آدم واقعاً آزاردهنده‌ای باشی!

2 چیز آزاردهنده وضعیت آزاردهنده

culturally sensitive informal
  • 1.This calculus homework is a pain in the ass.
    1. این تکلیف حسابان، یک چیز آزاردهنده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان