[اسم]

panacea

/ˌpænəˈsiːə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 علاج قطعی اکسیر، داروی همه ی دردها

مترادف و متضاد cure-all
  • 1.There is no single panacea for the problem of unemployment.
    1. هیچ درمان قطعی برای مشکل بیکاری وجود ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان