[صفت]

panic-stricken

/ˈpænɪk strɪkən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more panic-stricken] [حالت عالی: most panic-stricken]

1 سراسیمه دست‌پاچه، هول

مترادف و متضاد hysterical
  • 1.He sounded panic-stricken on the phone.
    1. صدای او پشت تلفن به نظر سراسیمه می‌رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان