[اسم]

parasite

/ˈpærəsaɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انگل

معادل ها در دیکشنری فارسی: انگل طفیلی
  • 1.an intestinal parasite of cattle
    1. انگل روده‌ای گاو
  • 2.fleas, lice and other parasites
    2. کک، شپش و سایر انگل‌ها
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان