[قید]

peacefully

/ˈpiːs.fəl.i/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با آرامش به آرامی

معادل ها در دیکشنری فارسی: در صلح و صفا به طور مسالمت‌آمیز
مترادف و متضاد peaceably tranquilly
  • 1.He died peacefully at home.
    1. او با آرامش در خانه فوت کرد.
  • 2.she was peacefully caressing him.
    2. او به آرامی داشت او را نوازش می کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان