[اسم]

pedal

/ˈpedl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پدال رکاب

معادل ها در دیکشنری فارسی: پدال رکاب
  • 1.bike pedals
    1. رکاب های دوچرخه
  • 2.Piano pedals
    2. پدال های پیانو
  • 3.the brake pedal
    3. پدال ترمز
[فعل]

to pedal

/ˈpedl/
فعل ناگذر
[گذشته: pedaled] [گذشته: pedaled] [گذشته کامل: pedaled]

2 رکاب زدن (دوچرخه) پا زدن، پدال زدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: رکاب زدن
  • 1.She was pedaling furiously.
    1. او داشت به‌شدت پدال می‌زد.

3 دوچرخه‌سواری کردن با دوچرخه (جایی) رفتن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان