[اسم]

percussion

/pərˈkʌʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سازهای کوبه‌ای پرکاشن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ساز کوبه‌ای
the percussion section of an orchestra
بخش سازهای کوبه‌ای یک ارکستر

2 دق (پزشکی) ضرب

معادل ها در دیکشنری فارسی: دق
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان