Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرتکب شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to perpetrate
/ˈpɜːrpətreɪt/
فعل گذرا
[گذشته: perpetrated]
[گذشته: perpetrated]
[گذشته کامل: perpetrated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مرتکب شدن
مترادف و متضاد
commit
1.to perpetrate a crime
1. جرم مرتکب شدن
2.violence perpetrated against women and children
2. جرم های وحشتناک مرتکب شده علیه زنان و کودکان
تصاویر
کلمات نزدیک
perpendicular
peroxide
pernickety
pernicious
permutation
perpetrator
perpetual
perpetually
perpetuate
perplex
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان