Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شخصا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
personally
/ˈpɜr.sən.əl.i/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شخصا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شخصا
1.I have to see her personally.
1. باید شخصا او را ببینم.
2.These figures should be correct because I've checked them personally.
2. این ارقام باید درست باشند چون آنها را شخصا بررسی کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
personalized
personalize
personality disorder
personality cult
personality
personification
personify
personnel
personnel carrier
personnel department
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان