[اسم]

photosynthesis

/ˌfoʊtoʊˈsɪnθəsɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فتوسنتز (زیست شناسی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: فتوسنتز
  • 1.The chemical in plants that makes them green is used in photosynthesis.
    1. ماده شیمیایی در گیاهان که آنها را سبز می‌کند در فتوسنتز استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان