[عبارت]

piece of the action

/pis ʌv ði ˈækʃən/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سهم سود

مترادف و متضاد slice of the action
  • 1.The inventor wanted a large piece of the action of the profits from the new computer that he had invented.
    1. مخترع سهم عمده ای از سود کامپیوتر جدیدی که اختراع کرده بود خواست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان