Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (موی) یک گیسه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pigtail
/ˈpɪɡteɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(موی) یک گیسه
(موی) دو گیسه، گیسو
مترادف و متضاد
braid
1.She wore her hair in pigtails.
1. او موهایش را دو گیسه می بندد.
2.The long golden pigtails hung down her back.
2. گیسو های بلند طلایی او تا کمرش بلند بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pignut hickory
pignut
pignolia
pigment
piglet
pika
pike
piked whale
pilchard
pile
کلمات نزدیک
pigsty
pigmentation
pigment
piglet
pigheaded
pike
pilaf
pilates
pilchard
pile
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان