Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خلبان
2 . قسمت آزمایشی (برنامه تلویزیونی)
3 . ناوبر (کشتی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pilot
/ˈpɑɪlət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خلبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خلبان
هوانورد
مترادف و متضاد
airman
flyer
a fighter/helicopter/airline pilot
یک خلبان جنگنده/هلیکوپتر/خطوط هوایی [مسافربری]
2
قسمت آزمایشی (برنامه تلویزیونی)
3
ناوبر (کشتی)
راهنما، سکاندار
تصاویر
کلمات نزدیک
pillowcase
pillow slip
pillow
pillory
pillion
pilot light
pilot officer
pilot scheme
pilot study
pilot whale
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان